درد دل
ديشب ايران رو توی youtube جستجو کرديم و ويديوهای جديدی رو که اضافه شدهبود، ديديم. بحث داغ همه شبکههای خبری آمريکايي، از راست گرفته تا چپ، اينه که آيا پرزيدنت بوش توی اين دوسالی که به پايان دوره رياستجمهوريش مونده دست به اقدام نظامی عليه ايران خواهد زد يا خير. انقدر دچار حسهای مختلف و متناقضی شدم که احساس ميکردم هرلحظه ممکنه عصبهام ترک بخوره. عصبانيم از اين همه خودخواهي، از اين حق مسلمی که يک کشور برای خودش در قبال بقيه دنيا قايله. از شنيدن استدلالهای مفسرهای آمريکايی دموکرات و محافظهکار، مبهوت شدم. حتی مثبتترينشون که معتقدند بايد جلوی بوش رو گرفت تا دست به اين حمله مصيبتبار نزنه، دليلشون نهايتا فقط و فقط يک چيزه: اينکه منافع آمريکا در خطر نيفته. اينکه درگير يک جنگ طولانی نشوند که تا 30 سال ديگه هم فرزندان و نوههاشون مجبور باشند زندگيشون رو بهخاطرش بهخطر بيندازند. و همه اينها رو بهنحوی بيان ميکنند که انگار بديهيترين مساله عالمه. يعنی اصلا مهم نيست، حتی ذرهای مهم نيست که بهسر مردم ايران و خاورميانه چی ميآد، اينجا فقط آمريکاييها هستند که اهميت دارند، و وظيفهای هم ندارند که فکر کنند اعمالشون چه پيامدهايی ممکنه برای بقيه دنيا داشته باشه. مبهوتم از اين همه خودمحوری سياستمدارهايی که دغدغههای ناسيوناليستيشون رو به اين راحتی بيان ميکنند و حتی يک لحظه به ذهنشون نميآد که اون ملت ديگه که قراره برن بمباشون رو بريزن رو سرشون، چه حق و حقوقی اين وسط دارند. اصلا حق زندگی دارند؟ ياد روزهای جنگ ميافتم و هشتسال اول عمرم که جنگ جزء طبيعی زندگيم بود. ياد آژير قرمز و صدای ضدهواييها و همه شبهايی که زيرپلهها از سرما و ترس دندونام بههم ميخورد. ياد همه عزاداريهايی ميافتم که شاهدشون بودم و اينها همه تجربيات منی بود که توی جنگ کمترين ضربهها رو خوردم. از جنگ متنفرم. عصبانيم از اينکه هيچکاری ازم برنميآد، حداقل چيزی به ذهنم نميرسه که ازم بربياد. عصبانيم از اينکه هنوز دو سال به پايان دوره رياستجمهوري بوش باقي مونده و اين روزهاي اضطراب، که همچنان ادامه داره.
8 Comments:
مشکل این جاست که فقط بحث سیاست مدارها نیست... بحث زندگی روزمره شونه... هدف ماکزیمم کردنه... بادر نظر گرفتن یک سری محدودیت منابع... فقط
By Anonymous, at 12:33 PM
جالب اين جاست كه آنها خودشون را ولي و كفيل ملت ها هم مي دونند....
By Anonymous, at 5:48 PM
سلام. من هم مثل شما حس می کنم. و از عجز خودم عصبانیم
By Anonymous, at 7:06 PM
صد ها درصد موافقم... خیلی خیلی خوب و قشنگ نوشتی. ولی به نظر من یکی از کارایی که از دستت برمیومد رو کردی و این بود که این یادداشت رو نوشتی.
By Anonymous, at 6:32 AM
:(
Birabt: DELAM SARA MIKHAD!
By Laleh, at 7:28 AM
بهتر است به جای غصه 2 سال باقی مونده بوش قصه شش سال احتمالی احمدی نژاد رو بخوریم.
By Anonymous, at 6:53 AM
Love these ideas. At least, someone has opened the window.
Cheers,
Mohamadreza,
Newcastle, NSW
By Anonymous, at 11:18 AM
روزهای اضطراب؟اضطراب برای چی؟ یکدل نبودن مدیرای کشور - انتقادهای غیر سازنده از دولتی که تازه 2 ساله روی کار اومده و با پیشنهادهای مفید میشه بهش کمک کرد - وجود تصویر نامناسب از ایران توی رسانه ها و عدم واکنش مناسب از دولت - وجود مشکلات سیاسی با بعضی کشورها و پیامدش و... به نظر من آدم رو بشتر عصبانی میکنه
By Anonymous, at 2:29 AM
Post a Comment
<< Home