یادداشت
سال کنکور رو يادم ميآد که غمباد گرفته، روي تختت لم داده بودم و توي دفتر خاطراتت مينوشتم. برات نوشتم که گاهي دنيام خيلي تلخ و تيره ميشه، کاش که شاد و روشنم کني.
ميدونم يادت هست. نه سال گذشته، سالهاست که از حال هم کمخبريم. دوسالي از آخرين ديدارمون ميگذره، ولي تو هنوز يادت هست، هنوز با يه تلفن ناگهاني شادم ميکني.
3 Comments:
akheish :D be in poste http://sarazaeem.blogspot.com/2006/09/blog-post_15.html hasoodim shode bood ;) (kiddinghaaaa!) @};-
By Anonymous, at 3:49 AM
salaam
biaa dige ... dige vaghteshe ke biay
khodetam midooni mage na?
By Anonymous, at 5:54 PM
سلام بچه ، چند روز بود خيلي همش يادت ميفتادم ، چقده دلم برات تنگ شده كچل ، الان اومدم ديدم داري ميان ايران ، فكر كنم يه ماه ديگه ، ا,مدي خبرم كن خيلي دلم ميخواد ببينمت، اصلا دلم ميخواد چند روز باز بچه دبيرستاني بشم با همون لوس بازيها و خل و چل بازيهاي خودش ، همه دور هم ، مواظب خودت باش خيلي هم سلام به سيامك برسون
By Anonymous, at 6:36 AM
Post a Comment
<< Home