دور
بارون خيلي شديدي داره ميباره، ريز و سبك و ريتميك. جوري كه تصور نميكني بتونه انقدر خيست كنه.
امروز از اون روزاست كه دلت ميخواد ليوان چايت رو دستت بگيري، بشيني دم پنجره و خيالبافي
كني؛ ولي مجبوري كار كني و اين عصبانيت ميكنه. عصباني كه ميشي كارت پيش نميره و بيشتر عصباني ميشي و دلت هواي ليوان چاي داغ ميكنه، كنار پنجره با خيالهاي رنگ و وارنگ ولي ...
امروز از اون روزهاست كه بايد با چنگ و دندون خودت رو از دور باطل خارج كني...
امروز از اون روزاست كه دلت ميخواد ليوان چايت رو دستت بگيري، بشيني دم پنجره و خيالبافي
كني؛ ولي مجبوري كار كني و اين عصبانيت ميكنه. عصباني كه ميشي كارت پيش نميره و بيشتر عصباني ميشي و دلت هواي ليوان چاي داغ ميكنه، كنار پنجره با خيالهاي رنگ و وارنگ ولي ...
امروز از اون روزهاست كه بايد با چنگ و دندون خودت رو از دور باطل خارج كني...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home