از نيم‌کره جنوبی

Monday, January 02, 2006

امروز احساس خوبي دارم. مثل مواقعي كه حس مي كني نخورده مستي؛ مثل وقتي كه از سبكي روي زمين بند نمي شي؛ مي جهي ، مي دوي، مي رقصي. و اصلا برات مهم نيست كه كلي كار ناتموم داري؛ دلت تنگِ شهرته؛ سرت هواي بغل مامان رو داره؛ شكمت قرمه سبزي مي خواد؛ و در آرزوي يك جمع دوستانه مي سوزي. من امروز خوشحالم، انقدر كه گريه ام مي گيرد.

‡

0 Comments:

Post a Comment

<< Home