از نيم‌کره جنوبی

Tuesday, January 17, 2006

Before Sunrise-Before Sunset


"قبل از غروب" (Before Sunset, 2004) رو توي بهار ديدم. فيلم جذابي بود درباره زن و مردي كه بعد از نه سال بي خبري، توي پاريس همديگر رو مي‌‌بينند. تو اين مدت هركدومشون زندگي شخصي خودش رو داشته ولي حالا كه هم رو مي‌بينن، باز هم به اين نتيجه مي‌رسند كه حسي كه بينشون وجود داره، ايده‌آلي است كه هميشه از عشق در ذهنشون داشته‌اند.

ديدار قبلي‌شون هم كم عجيب و غريب نبوده: يك روز توي قطار بوداپست-وين با هم برخورد مي‌كنند و يك شب رو تا سحر توي وين با هم مي‌گذرونن. بعد قرار مي‌گذارن كه دوباره هم رو ۶ ماه بعد توي وين ببينند ( كه البته نمي‌بينند). اين موضوع اپيزود اول اين فيلمه به اسم "قبل از سحر" (Before Sunrise, 1995) كه تازه ديدمش و از اون موقع دلم پرپر مي‌زنه كه دوباره اپيزود دوم رو هم ببينم.

من اپيزود اولي رو يه جورايي بيشتر دوست داشتم شايد چون زوج داستان توش هم سن و سال ما هستند و آدم با دغدغه‌هاشون شديدا هم‌ذات‌پنداري مي‌كنه. خلاصه ديدن هردو اكيدا توصيه مي‌شن!

هنرپيشه زن فيلم، ژولي دلفي، قبلا در سفيد كيسلوفسكي بازي كرده. اين هم يك مصاحبه با كارگردان.

پيغام شخصي: قابل توجه لولو كه فيلم پيچيده تازه مي‌خواد.

‡

4 Comments:

  • mer30 cherie

    By Blogger Laleh, at 7:16 PM  

  • منم اپیزود اول رو خیلی بیشتر دوست داشتم. توی اپیزود دوم زیادی بزرگ شده بودند و یک کم دروغ‌گو!‌ ولی واقعا قضیه‌ی سنه. یک بار با یک سری آدم چند سال بزرگ‌تر از خودم حرف می‌زدم، همه اپیزود دوم را بیشتر دوست داشته بودند.

    By Anonymous Anonymous, at 1:09 AM  

  • یادم می یاد این فیلم را یه شبی توی خونه ما با یاسی دیدیم. بهتره اعتراف کنم که من هر نیم ساعت یه بار بیدار می شدم و می دیدم که پس از نیم ساعت بازیگر ها هنوز توی همون حالت قبلی بودن.

    By Blogger ......, at 11:23 AM  

  • eh jalebe, chon man dovomi ro bishtar doost dashtam, be nazaram pokhtetaraneh bood :D ino roozi ke tezam ro belakhare baade chand mah kam khabi va 2 shab nakhabi tamoomesh kardam va ferestdam raftam didam, va kheiliiiiiiiiiiiii keif daram! bahd avalie ro ham didam va doost midashtam, vali 2vomie yejoore dige behem chasbid!

    By Anonymous Anonymous, at 6:15 PM  

Post a Comment

<< Home